جدول جو
جدول جو

معنی فرصت یافتن - جستجوی لغت در جدول جو

فرصت یافتن
به دست آوردن وقت مناسب برای انجام کاری
تصویری از فرصت یافتن
تصویر فرصت یافتن
فرهنگ فارسی عمید
فرصت یافتن
موقع مناسب برای اجرای کاری یافتن، دست یافتن
تصویری از فرصت یافتن
تصویر فرصت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پروا یافتن، بار یافتن، دستوری یافتن اذن یافتن دستوری یافتن اجازه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراغت یافتن
تصویر فراغت یافتن
آسوده شدن از کاری، آسودگی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرصت داشتن
تصویر فرصت داشتن
وقت مناسب داشتن برای انجام دادن کاری
فرهنگ فارسی عمید
آسوده شدن آرامش یافتن آسوده شدن راحت شدن، پرداختن از چیزی به پایان رساندن
فرهنگ لغت هوشیار
وقت مناسب داشتن برای اجرای کاری: گفت: فرصت تذکیر شمردن ندارم ملتمس چیست ک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیصل یافتن
تصویر فیصل یافتن
فرجام یافتن حل و فصل کردن (امور)، انجام شدن به پایان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرا یافتن
تصویر فرا یافتن
یافتن، درک کردن فهمیدن دریافتن
فرهنگ لغت هوشیار