- فرصت یافتن
- به دست آوردن وقت مناسب برای انجام کاری
معنی فرصت یافتن - جستجوی لغت در جدول جو
- فرصت یافتن
- موقع مناسب برای اجرای کاری یافتن، دست یافتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پروا یافتن، بار یافتن، دستوری یافتن اذن یافتن دستوری یافتن اجازه گرفتن
آسوده شدن از کاری، آسودگی یافتن
وقت مناسب داشتن برای انجام دادن کاری
آسوده شدن آرامش یافتن آسوده شدن راحت شدن، پرداختن از چیزی به پایان رساندن
وقت مناسب داشتن برای اجرای کاری: گفت: فرصت تذکیر شمردن ندارم ملتمس چیست ک
فرجام یافتن حل و فصل کردن (امور)، انجام شدن به پایان رسیدن
یافتن، درک کردن فهمیدن دریافتن